صداوسیما محتاج تبلیغات خیابانی شد/ تشکر شبکههای فارسی زبان ماهواره از تلویزیون
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۲۲۲۴۸
مهسا بهادری: بیلبوردهای تبلیغاتی آن چیزی بوده که همواره در سطح شهر به چشم ما خورده است. گاهی این تبلیغات مربوط به کالاهای اساسی مثل یخچال و تلویزیون است، گاهی برای توصیههای شهروندی، گاهی تبلیغ استارتاپها محصولاتشان و برندها و گاهی هم کالاها یا رویدادهای فرهنگی. تبلیغات کالاهای فرهنگی بیشتر مربوط به فیلمهای سینمایی و سریالهای شبکه نمایش خانگی بوده در این میان سهم کوچکی از این کالاهای فرهنگی به کنسرتها، برخی تئاترها و گاهی اوقات کتاب تعلق گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ولی چیزی که در چند روز گذشته به چشم میخورد، بیلبورد تبلیغات سریال تلویزیون «سوران» به کارگردانی و تهیهکنندگی است که از شبکه سه سیما پخش میشود و محصول مرکز سریال سوره است. البته این بار اولی نیست که این ماجرا رخ میدهد و یکبار دیگر هم برای پخش سریال «مستوران» از شبکه یک سیما و «گیلدخت» چنین ماجرایی پیش آمده است. اتفاقی که در این میان رخ میدهد چند پرسش را ایجاد میکند؟ چرا رسانهای که مرجع تبلیغات است دست به تبلیغات شهری زده؟ آیا تلویزیون میداند مخاطبانش کاهش پیدا کرده و با این شیوه میخواهد یک نوع آشتی با مخاطبانش انجام دهد؟
ماجرا از این قرار است که دستکم در یک سال گذشته، حرف منتقدان و اساتید ارتباطات و تحلیلگران این بوده که تلویزیون بخشی از مرجعیت خودش را از دست داده است. اینکه خود تلویزیون علی رغم داشتن تریبون برای تبلیغات به تبلیغات محیطی روی آورده یعنی متوجه شده که برای جذب مخاطب نیاز به کمپین تبلیغاتی دارد و این کارها برای جذب مخاطب بیشتر است و باید مشخص شود که تا چه اندازه میتواند موثر باشد.
به بهانه این موضوع که تلویزیون برای سریالهایش از تبلیغات شهری استفاده میکند به گفتوگو با غلامرضا موسوی، تهیهکننده پرداختیم که در ادامه میخوانید.
تلویزیون از این طریق میتواند ارتباط موثری با مخاطبان داشته باشد؟
طبیعتا تلویزیون در موقعیتی که دارد احساس کرده که علی رغم گران بودن تبلیغات محیطی، میتواند از این سبک استفاده کند و موضوع این است که باید دید این نوع از تبلیغات در دراز مدت چقدر پاسخگو و تاثیرگذار است.
در هر جایی و برای هرچیزی اگر بخواهند تبلیغات انجام دهند سراغ تلویزیون میروند، حتی در دورهای خود سینما هم از تلویزیون کمک میگرفت، اما الان چه اتفاقی افتاده که این موضوع وجود ندارد؟
متاسفانه الان تلویزیون مرجعیت سابق را ندارد و مردم به جز برای تماشای مسابقات ورزشی که به صورت مستقیم پخش میشود، و برخی برنامه های استثنایی برای تماشا سراغ تلویزیون نمیروند. ضمن اینکه سریال برای جذب مخاطب باید جذابیتهای خاص خودش را داشته باشد. دلیلی که مردم از تلویزیون به سمت شبکه نمایشخانگی کوچ کردند، همین است که فکر میکنند کیفیت برنامههای تلویزیونی دیگر چندان جذاب نیست و یکی از دلایلی که تلویزیون تلاش میکند که VOD ها را زیر نظر خودش ببرد به این خاطر است که آنها را هم مانند خودشکند. به عبارتی با قیچی و سانسور و ضوابط تلویزیونی کاری انجام دهد که شبکهنمایش خانگی هم مخاطبان خودش را از دست بدهد و رقیب قدری هم نداشته باشد.
غلامرضا موسوی بیشتر بخوانید: ذائقه مخاطب تغییر کرده و نمیخواهیم این را بپذیریم/ ممکن است بلایی که سر سریالهای تلویزیون آمد سر شبکه نمایش خانگی هم بیاید مصوبه اخیر نتیجهای جز افزایش سانسور ندارد/ چه نهادی در حال قانونگذاری است؟ کالای فرهنگی چاه نفت نیست که دولت روی آن سیطره داشته باشد/ سپردن نظارت و صدور مجوز شبکه نمایش خانگی به سازمان صداوسیما کاملا غیرحرفهای استممکن است که تلویزیون با این کار بتواند آن اعتماد از دست رفته را بازگرداند و یک نوع آشتی داشته باشد؟
در بهترین شکل تلویزیون با این حرکت میتواند مخاطب را جذب همین برنامه اگر جذاب و نو باشد کند. کافی است که تمام این تبلیغات را انجام دهد اما این سریالی که درباره آن تبلیغ میکند جذاب نباشد در این صورت بازهم جواب نخواهد گرفت و اگر جواب بگیرد هم درخصوص همین سریال است. کار با تبلیغات درست نمیشود، نیاز است که تلویزیون دوباره جذب اعتماد مخاطب را انجام دهد. ما شبکههای متعددی داریم و این شبکههای متعدد عملا نه با هم رقابتی دارند و نه دنبال جذب مخاطب هستند. گاهی اوقات هم که بدنبال جذب مخاطب هستند، زیر فشار منتقدان و مسیولان است که دائم این سوال را میپرسند چرا تلویزیون با این میزان از بودجه و چند ده هزار کارمند نمیتواند اندازه شبکه نمایش خانگی مخاطب جذب کند.
به گمان من نوع برخورد منفی تلویزیون با شبکه نمایش خانگی باعث می شود شبکههای ماهوارهای فارسیزبان دوباره جان بگیرند و بسیار از رشته ها دو باره پنبه شود، پلتفرمهای داخلی مشغول رقابت با شبکههای ماهوارهای بودند. چون به طور میانگین روزانه یک برنامه دارند و هدف بر رقابت است اما تلویزیون میخواهد آنها را به سمت خودش بکشد و برنامه سازی آنها را هم شبیه به خود کند. باتوجه به این ماجرا شبکههای ماهوارهای فارسی زبان باید تشکر کنند چون با این روند مخاطب به سمت آنها جذب خواهند شد.
۲۴۵۲۴۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1784617منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: بازیگران سینما و تلویزیون ایران تلویزیون بازیگران تئاتر هنرمندان شورای تهیه کنندگان سینمای ایران شبکه نمایش خانگی انجام دهد جذب مخاطب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۲۲۲۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای سعید آقاخانی، ما تحمل میکنیم، اما دل خودتان نسوخت؟
آفتابنیوز :
صفحه اینستاگرامی «صبح سینما» در نقد کیفیت نازل فصول جدید «نون خ» و «زیرخاکی» نوشت: فصل بندی در تمام دنیا شیوه رایجی است. سازندگان یا در ابتدا نقشه راه یک روایت را در چند فصل آماده دارند یا با توجه به اقبال مخاطب مسیری را برای ادامه قصه باز میکنند. در سریالهای کمدی نیز با توجه به اقبال مخاطب فصلهای بعدی با اتاق فکری مجرب و گروه نویسنگدان خلاق طراحی میشود. اما گویا در صدا و سیما فصل بندی و ساخت ادامه یک سریال به چیزهای دیگری بستگی دارد و در یک لیگ دیگر بازی میکنند. مدتهاست دیگر نه قصه مهم است و نه لزوم ساخت ادامه آن؛ همین که دوستان هر سال دور هم جمع شوند و یک «چیزی» به نام فصل چندم سر هم کنند کفایت میکند. سعید آقاخانی و پژمان جمشیدی هم هستند.
قبول که میشود در سریالهای کمدی پیوستگی را فراموش کرد، اما آیا نباید یک مجموعه ۱۵ قسمتی هدف و قصهای برای ساخت داشته باشد؟ تا کی باید روی موج موفقیت گذشته سوار شد؟ بعضا دیده شده دوست نویسنده تکههای بامزه سریالهای پر مخاطب گذشته همچون «شبهای برره»، «پایتخت»، «باغ مظفر» و... وصله میکند و یک کپی دست چندم و در مواردی درنیامده از آن را به دل قصهاش راه میدهد.
مخاطب هیچ سکوت میکند و گاه تحمل؛ خودتان دلتان برای چیزی که میسازید نمیسوزد؟ تا کجا میخواهید از اعتبار گذشته خرج کنید؟ اگر نمیتوانید یا نمیشود به سراغ کار تازه بروید شاید نتیجه بهتری هم برای شما داشته باشد و هم مخاطب.
منبع: سایت برترینها